باران، سیل، خرابی و ویرانی؛ این تمام ماجرای یک بارش معمولی در کشور شده و فرقی نمیکند در کدام استان یا منطقه باشد. از استانهای شمالی و پرباران گرفته تا استانهای خشک و کمبارشی مثل خراسان جنوبی و سیستان و کرمان. مهم هم نیست چه فصلی از سال باشد، چون وقتی آسمان دلش برای زمینیان میسوزد و سفره رحمتش را میگشاید، به خاطر بیتوجهیها و بیبرنامگی زمینیان، این بارشها به سیلابهای کوچک و بزرگی تبدیل شده و در مسیر خود هر آنچه وجود دارد، اعم از جنگل و خانه و زمین کشاورزی را ویران میکند و میگذرد.
اما حقیقت این است که وقوع سیل را نمیتوان به یک عامل نسبت داد بلکه عوامل مختلفی منجر به افزایش احتمال وقوع یا تشدید آن میشود.
روند وقوع سیلابها طی سالهای اخیر در ایران بیانگر این موضوع است که اکثر مناطق کشور در معرض تهاجم سیلابهای مخرب قرار دارند و ابعاد خسارات و تلفات جانی و مالی سیل در حال افزایش است و در این میان، اقدامات آبخیزداری یکی از راههای برتر و مناسب در تعدیل خطرات سیلاب است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. سیلابهایی که علاوه بر ایجاد خسارت به محیط زیست، حالا شهرها و روستاها را نیز درنوردیده و گویی چیزی مانع ویرانگریشان نیست.
از جمله آثار مخرب سیلابها میتوان به سرعت بخشیدن به فرسایش خاک اشاره کرد. با این حال اگر چه حفظ خاک در جای خود و جلوگیری از فرسایش در اذهان متخصصین آبخیزداری واجد اولین اولویت است، لکن عدم جامعنگری و عدم توجه به فرسایشپذیری حوزههای آبخیز، خود نشانه غفلت است.
وقتی آبخیزداری در ایران مورد بررسی قرار میگیرد به هفت چالش میرسد که رفع این مشکلات باید در رأس امور سازمانهای مربوطه و مسئولان امر قرار گیرد. تغییر کاربری اراضی، وجود دامهای مازاد بر ظرفیت مراتع، آتشسوزی، جادهسازی، خالی شدن روستاها از سکنه و شور شدن اراضی از جمله چالشهای کشور در حوزه آبخیزداری است که باید با رفع این موانع و حل مشکلات موجود، حوزه آبخیزداری در کشور ارتقا یابد.
البته لازم به ذکر است که این هفت چالش از طرف سازمان ملل در حوزه آبخیزداری مطرح شده که ایران هم با آنها مواجه است. اگر بخواهیم اولین تأثیرات آبخیزداری را عنوان کنیم باید به تأثیرات آن در کاهش اثرات بحران ناشی از سیل اشاره کنیم. بر همین اساس ارزیابی پروژههای آبخیزداری از بنیادیترین اقداماتی است که بهمنظور برنامهریزیهای آتی در خصوص طرحهای اجرایی و مدیریت منابع طبیعی باید مورد توجه قرار گرفته و انجام شود. احداث سازههای گابیونی در راستای کاهش فرسایش و جلوگیری از کنش بستر و کنارههای آبراهه، کاهش سرعت آب و کنترل سیل، جلوگیری از تهنشست حجم انبوهی از رسوبات در مخازن سازهها و به تبع آن جلوگیری از ورود این رسوبات به مخزن سدها که تأمینکننده بخش عظیمی از آب مصرفی هستند، نقش بسیار آشکار و چشمگیری دارد.
پر شدن مخازن سدها، افزایش هزینههای پالایش آب، تغییر در ویژگیهای آبشناختی رودخانهها، بروز سیلاب، کاهش منابع آبی، تخریب خاکهای کشاورزی، کاهش حاصلخیزی خاک، افت سطح سفرههای آب زیرزمینی، کاهش توان رویش در زمینهای کشاورزی، تأثیرات منفی زیست محیطی، آثار مخرب اقتصادی و مالی، ایجاد زمینه مهاجرت روستاییان و ساکنان حوزه آبخیز به مناطق دیگر از جمله تبعات بیتوجهی به مدیریت آبخیزداری است ولی آنچه موجب شده طرحهای آبخیزداری در ایران مورد تهدید و آسیب قرار گیرد و تهدید شود، عدم نظارت و سرکشی مسئولان از نحوه پیشرفت آنهاست. برخی از این طرحها دور از انظار مردم و در نبود ناظر طرح به شکلی تأسفبار و با مصالحی فوقالعاده سست و نامطمئن مراحل ساخت را طی میکنند. همچنین عدم نظارت اصولی و دقیق بر کار پیمانکار توسط دستگاه کارفرما و اصرار برخی مسئولان بر انجام ضربتی سریع طرح بهدلیل برخی ملاحظات اجتماعی و بعضاً سیاسی نه تنها باعث عدم کارآیی این طرحها در درازمدت خواهد شد بلکه موجب افزایش هزینه و کاهش کیفیت کار نیز میشود.